دریغا از غضنفر ای جوانان *** دریغ از آن دلاور پور دستان
دو صد افسوس از نخلی تناور *** که در خون شقایق شد شناور
دریغا از سواری خسته در راه *** که غلتید از خدنگی گرم و جانکاه
امان از بد گمان و خائن و پست *** که بر رغم قراری می برد دست
فرو گیرند رسم مهربانی *** خیانت پیشگی را آنچنانی
چه میگویی ، غرض عشق است و مردی *** نه کار روبهی و رنگ زردی
دریغ از نخل امیدی که پژمرد *** نفیر تیر داغی جانش افسرد
من از میرزا محمدخان چه گویم *** چسان راه سُترگش را بپویم
درونش داغ تاریخی به بر ، داشت *** هم از دین و وطن، این دو هنر داشت
زحمدانی برآوردی زِرَه ، گرد 1 *** به تنگ خوفناک (( شاه پسرمرد ))2
شهادت داشتی در خون و در پی *** تو رستم بودی و آن کاوس کی
بهار عمر نیکویش خزان زد *** که خصمش تیر ناحق ، ناگهان زد
همه اقطار دشتستان سراسر *** سرود عشق او کردیم از بر
ز نامردی خدنگی بر وی انداخت *** خزانی دروزید و کار و گُل ساخت
سیه رویی ، که قلبش را نشان زد *** نزد بر او ، که بر قلب جهان زد
کنون اُف همراه نفرین بر او باد *** که فرعونیست در چنگال ، اوتاد 3
بدشت آن شقایق های پرپر *** بخواب آسوده خود، تا روز محشر
بپوید راه گلگون تو (نامی)
اگر از کوثرت نوشیم جامی
شاعر : اسماعیل شهرسبزی(نامی)
***************************************************
1-اسم یکی از اسب های غضنفر و نام دو اسب دیگر وی ، شبدیز و مروارید بوده است.
2-امام زاده شاه پسر مرد محل دفن غضنفر می باشد.
3-اوتاد جمع وتد=در فارسی به معنای میخ است.
موضوعات مرتبط: اشعار و ابیات
برچسبها: به یاد شیر دشتستان غضنفر , اسماعیل شهرسبزی , دریغا از غضنفر ای جوانان , من از میرزا محمدخان چه گویم
